آیا پرونده حمله نظامی به ایران باز می شود؟

[ad_1]

بر اساس این گزارش «شیعه نیوزبرخی از چهره‌های رادیکال‌تر واشنگتن خواستار افزایش فشار و حتی احیای مجدد تهدید نظامی علیه ایران شده‌اند و معتقدند که چنین رویکردی موضع تهران را تعدیل می‌کند و به توافق با آمریکا منجر می‌شود.

اگرچه مذاکرات برای احیای برجام در وین پیشرفت نسبتاً خوبی داشته است و حتی میخائیل اولیانوف، مذاکره کننده ارشد روسیه، دستیابی به توافقی برای احیای برجام «تا اواسط فوریه» را «واقع بینانه» توصیف کرده است، بسیاری از ناظران همچنان در مورد امکان حل اختلافات جدی بر سر این موضوع تردید دارند. احیای آنها شک دارند که توافق هسته ای 2015 ضروری است.

به استثنای دیپلمات های درگیر در این روند، بسیاری از اتاق های فکر و اتاق های فکر به دنبال راه حلی برای این بن بست هستند. با طرف آمریکایی توافق حاصل خواهد شد.

آیا پرونده حمله نظامی به ایران باز می شود؟

به عنوان مثال، موسسه واشنگتن (یک اندیشکده مبارز) در بیانیه ای با امضای گروهی از شاهین های برجسته دموکرات از بایدن خواست در مذاکرات احیای برجام، تهدید حمله نظامی را روی میز بگذارد. این بیانیه که توسط ژنرال بازنشسته دیوید پترائوس، لئون پانتا، مدیر سابق سیا، و همچنین میشل فلورنوی، از مقامات ارشد سابق پنتاگون اوباما و دنیس راس، از مقامات سابق وزارت امور خارجه در خاورمیانه امضا شده است، بر “احیای مجدد نگرانی های تهران” تاکید می کند. بسیار مهم است که برنامه هسته ای فعلی آن به اقدام نظامی آمریکا علیه ایران منجر شود.»

با توجه به هدف تهران مبنی بر پافشاری بر تضمین پایداری منافع اقتصادی توافق، رابرت هاس، استاد حقوق بین‌الملل و روث تیتل، عضو دائم شورای روابط خارجی آمریکا، اخیراً ایده‌هایی را برای متقاعد کردن ایران به کاهش تحریم‌ها ارائه کرده است. . اقتصاد در ازای بازگرداندن محدودیت های هسته ای، حتی در سناریوی کابوس وار شکستن دولت آینده و اعمال مجدد تحریم های اقتصادی، می تواند منافع اقتصادی پایداری برای کشور داشته باشد.

این دو حقوقدان برجسته در یادداشتی نوشتند: «هویج و چماق: چرا لغو تحریم های اقتصادی تنها راه پیش روی ایران است»، «ثمربخشی تهدید نظامی یک توهم است».

Lust and Title نوشت: «در حالی که ما و دیگران به دنبال راه‌هایی برای کار دیپلماسی از طریق مشوق‌های مثبت هستیم، برخی از مفسران پیشنهاد کرده‌اند که راه رو به جلو از طریق انگیزه‌های اقتصادی نیست، بلکه از طریق تهدید اقدام نظامی است. که مثمر ثمر خواهد بود.

نقاط ضعف کلیدی پایان نامه “خط قرمز”.

نویسندگان اضافه می‌کنند که در مقاله‌ای که اخیراً در فارین افرز منتشر شده است، اریک بروئر و نیکلاس میلر استدلال می‌کنند که بدون استاندارد فنی واضح، واشنگتن ممکن است مجبور به صدور هشدارهای خودسرانه یا مبهم شود. بنابراین اکنون وقت آن است که دولت «خط قرمز» بکشد و متعهد شود که در صورت آغاز غنی‌سازی اورانیوم 90 درصد، از نیروی نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران استفاده کند (رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هر هدفی را برای غنی‌سازی بالاتر از آن تعیین کرده است. 60% به صراحت تکذیب شد). تحلیلگران مدعی هستند که غنی سازی تا آن مرحله با هیچ هدفی جز تولید تسلیحات سازگار نیست و رئیس جمهور بایدن نیز قول داده است که ایران هرگز چنین راهی را در پیش نخواهد گرفت.

به گفته نویسندگان، نگاه دقیق‌تر به تز «خط قرمز» بروئر و میلر چندین ضعف کلیدی را نشان می‌دهد، اگر نگوییم همه، که توهمات موجود در تفکر آنها را آشکار می‌کند.

اول از همه، ایران ممکن است به غنی‌سازی در سطوح بالاتر ادامه دهد، نه بر اساس طرح بمب، بلکه به این دلیل که ارزش بازدارندگی و اهرم استراتژیک را به عنوان یک کشور دارای آستانه هسته‌ای می‌خواهد. این بهترین تفسیر از نیات کنونی ایران با توجه به پیشرفت برنامه هسته ای این کشور است.

هر چه ایران بیشتر خود را در معرض تهدید ببیند [مثلاً تلاش اسرائیل برای خرابکاری در برنامه هسته‌ای‌اش]، نیاز به جلوگیری از تهدیدات امنیتی را از طریق امکان ساخت تجهیزات نظامی بازدارنده بهتر درک می کند. در عین حال، تا کنون نه آژانس بین المللی انرژی اتمی و نه سیا شواهدی پیدا نکرده اند که نشان دهد ایران قبلاً در مورد برنامه هسته ای خود تصمیم گرفته است.

دوم، برویر و میلر صرفاً فرض می کنند که تهدید «خط قرمز» آنها معتبر است. به عبارت دیگر حمله کنید [ادعایی] برای ایران، در مقیاسی که به طور دائم از تسلیح برنامه هسته‌ای آن جلوگیری کند، برای ایالات متحده و امنیت بین‌المللی و منطقه‌ای پرهزینه خواهد بود. به نظر من، احتراماً، تهدید به استفاده از زور توسط ایالات متحده بدون تحلیل اثربخشی و هزینه های احتمالی آن کاملاً بی ربط است.

نویسندگان ادعا می کنند: به طور خلاصه، تنها سناریویی که در اینجا مورد مناقشه است و البته برویر و میلر به آن اشاره نکرده اند، این است که حمله به ایران فقط با یک دستگاه نفوذ مهمات چندگانه (MOP) توسط هواپیمای B انجام شود. -2 روح منتقل و آزاد شود. اما بمب MOP هرگز در نبرد مورد استفاده قرار نگرفته است و تا آنجا که از اطلاعات به بیرون درز کرده است، برخی از مشکلات سیستم آن (مانند مشکلات فیوزینگ) هرگز به طور قطعی حل نشده است. B-2 همچنین ممکن است نیاز به مدرن سازی بیشتری داشته باشد (آخرین سقوط در طی یک پرواز معمولی در سپتامبر امسال بود).

در این بین چه اشکالی می تواند داشته باشد؟ تقریبا همه چیز. ایران علاوه بر مهمات آزمایش نشده و مشکلات ناو هواپیمابر، بازی دفاع هوایی خود را به میزان قابل توجهی بهبود بخشیده است. مشخص نیست که آیا فناوری رادارگریزی B-2 قادر به غلبه بر این پدافند هوایی در نقطه ای است که بروئر و میلر آن را “خط قرمز” می نامند یا خیر. و البته این نظریه به شروع جنگ در خاورمیانه و اثرات احتمالی آن بر منطقه توجه چندانی ندارد. و چه رسد به خطای هدف گیری که می دانیم بارها در حملات ایالات متحده در نقاط دور رخ داده است.

در مورد اثربخشی، همانطور که حداقل یکی از مفسران آگاه اسرائیلی اخیراً خاطرنشان کرد، “شما نمی توانید دانش را بمباران کنید. وقتی ایران مورد حمله قرار می گیرد، مصمم تر از همیشه خواهد بود که برنامه هسته ای خود را بازسازی کند و به آستانه حرکت کند. تا آن زمان فقط می توان تصور کنید که اسرائیل و ایالات متحده ممکن است به دنبال چه نوع اهدافی برای تلافی حمله نظامی در نقض فاحش منشور سازمان ملل باشند.

سوم، این چالش وجود دارد که بدانیم ایران دقیقاً چه زمانی از «خط قرمز» عبور کرده است. صدام حسین و سلاح های کشتار جمعی را به خاطر دارید؟ پیش از این، اسرائیل سعی کرد داستانی را تعریف کند که مدعی بود ایران برای غنی سازی 90 درصد آماده می شود. این ادعا، رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را بر آن داشت تا فوراً به آن اشاره کند و بگوید “هیچ مبنای واقعی ندارد”. بدون شک، شاهین های نومحافظه کار حریص جنگ با ایران از «اطلاعات لو رفته از منابع ناشناس اسرائیلی» استفاده خواهند کرد تا ثابت کنند ایران در آستانه 90 درصد قرار دارد.

زمان بازگشت از انواع فانتزی های قلدری توخالی و تهدیدهای آمریکایی است [که توسط امثال بروئر-میلر یا شاهین‌های دموکرات امضاکننده بیانیه موسسه واشنگتن ارائه می‌شود] و تلاش به سوی دیپلماسی مجدانه برای دستیابی به توافقی برای احیای برجام رسیده است: مسیری که اگرچه پر زحمت است، اما تنها مسیر واقعاً مؤثری است که احتمالاً امنیت و رفاه بیشتری را برای ایران، منطقه و ایالات متحده به همراه خواهد داشت.

انتهای پیام/

منبع: قرن جدید

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 × 4 =